شمعی از هفت شمع

شمعی از هفت شمع کنکاشی بر نظریه « وحدت زبان » عبدالبهاء

الف. کشاورز

قسمتی از یک نامه با شهرتِ « لوح هفت شمع وحدت » ( ۱) را می توان مانیفستی از « عبدالبهاء » دانست که در آن هفت پیش نیاز برای بستر سازی ایجاد وحدت جهانی با توجه به ساختارها و نیاز های جامعه مطرح می گردد . در واقع عبدالبهاء در این بیانیه ، هفت قدم و یا هفت اقدام برای برپایی ساختارها و زیر ساخت های جدید در حوزه های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی را در دوران مدرن به ما ارائه می کند و معتقد است که ایجاد و عملی شدن این اقدام ها زمینه رسیدن به اتحاد جهانی را فراهم خواهد ساخت .
باید پذیرفت که به دلیل ابعاد و پیچیدگی موضوع ، پرداختن به این هفت شمع وحدت و یا هفت کانون روشنی بخش ِ مسیر ، که از طرف عبدالبهاء ایده پردازی می شود ، در یک نوشتار کوتاه مقدور و امکان پذیر نیست . بر این اساس در اینجا تنها بر یکی از این پیش نیاز های مطرح شده یعنی ، فراهم کردن شرایط شکل گیری « وحدت زبان » در بین انسان ها و در گستره جهانی تاملی خواهیم داشت ، با این هدف که اندکی بیشتر با ملزومات ایده اتحاد جهانی ِ عبدالبهاء آشنا شده و پاسخی بیابیم بر این سوال که چرا وی بر مقوله ای همچون وحدت زبان تاکید داشته و وجود آن را برای سعادت بشر ضروری می داند .

کارکرد زبان

اصلی ترین کارکرد زبان یعنی ایجاد ارتباط و اشتراک گذاری اطلاعات ، ایده ها و احساسات بین افراد ، تقریباً امری بدیهی محسوب می شود که مقبولیت همگانی دارد . امروز ما با گونه های مختلف زبان در پهنه جهانی مواجه هستیم که هر یک فراخور شرایط اقلیمی و یا زمانی ، علاوه بر کارکردهای معمولی و ایجاد ارتباطات بین افراد ، به نوعی نمایانگر ِ هویت و شاخصی برای نشان دادن پیشینه تاریخی ، اصالت و قدرت یک گروه ، قوم و یا ملت به حساب می آیند . در واقع هر یک از زبان های زنده موجود توانسته اند از گذشته تا کنون مسئولیت حفظ ارتباطات انسانی ، انتقال فرهنگ ، ایجاد سازمان های اجتماعی و …. را در جوامعی که در آن رایج بوده اند بر عهده گرفته و به نسل های بعدی منتقل کنند .
تغییر وضعیت جوامع از شکل سنتی که بر تقسیم کار مکانیکی استوار بود به جوامعی مدرن با تقسیم کار ارگانیک ، مناسبات جدیدی را در عرصه اجتماعی و ارتباطات و در حوزه زبان طلب می کند که شاید نوع نگاه ناسیونالیستی موجود به مقوله زبان نتواند جایگاهی مناسب برای آن در عرصه جهانی شدن فراهم کند . زیرا در دنیایی که برای جهانی شدن اقتصاد ، فرهنگ و یا هنر کوشش می شود ، زبان به عنوان یک عامل اساسی و بنیانی و حلقه اتصال روابط انسانها نمی تواند بر مدار تعیین شده قبلی بچرخد . در واقع زبان مورد نیاز امروز ، شاخص هایی را می طلبد که با کمک آنها بتواند همگام با جهانی شدن ، تغییرات ساختاری را پذیرفته و توان اتصالات خود را گسترده تر کند .
موضوع خروج وضعیت زبان از شکل ناسیونالیستی رایج و ارائه مفهومی جدید از زبان که با کنار زدن تعلقات جغرافیایی ، تاریخی و نژادی ، گستره وسیعی را در بر بگیرد ، در بیش از یک قرن پیش مورد توجه خاص عبدالبهاء بود ، تا آنجا که وی همواره ایجاد و بهره گیری از یک زبان واحد جهانی را پیشنهاد و آن را یکی از مهمترین ابزارهای لازم برای تکامل اجتماعی بشر معرفی می کند . وی معتقد است وجود یک زبان جهانی در کنار زبان های محلی می تواند کمک موثری در جهت ایجاد ساختارهای سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی جدید منطبق با تحولات پیش رو باشد .

زبان مشترک

« امیل دور کیم » زبان را یک امر اجتماعی والایی می داند که امکان به اشتراک گذاشتن ایده های مختلف را فراهم و امکان انتقال آنها را ممکن می کند . « مکس وبر » باور دارد ، زبان مشترک می تواند حس تعلق و اتحاد را در افراد ایجاد کند ، اگرچه آنها در یک منطقه و در کنار هم نباشند .
عبدالبهاء ارزش زبان مشترک را در دو نقش و کارکرد « تفهیم و تفهم » دانسته و چگونگی رابطه آنها با روند رشد جوامع بشری را در نظر دارد . از نظر وی ، « هیچ چیز بهتر از تفهیم و تفهٌّم نیست و هیچ چیز از عدم تفهیم و تفهم بدتر نه » (۲)
به نظر می رسد این تفهیم و تفهم ، یا فهمیدن و فهماندن که عبدالبهاء به آن اشاره می کند می تواند به گفتگو و سخن گفتن انسانها ، معنی و مفهوم عمیقی ببخشد . « تفهیم و تفهٌّم » فراتر از رد و بدل شدن آواها و اصوات ، یک رابطه عمیق دو طرفه و یک گفتگو و دیالوگ واقعی بین انسان ها را به نمایش می گذارد. حاصل این گفتگو ، فهم و درک متقابل افراد از نیاز ها ، ارزش ها و تواناییهای یکدیگر است که می تواند همچون کاتالیزوری پیشبرد اهداف اجتماعی را تسریع کند ، زیرا به هر میزان که طیف های وسیع تری از انسان ها امکان فهم همدیگر را داشته باشند ، احتمال بیشتری برای تجمیع تجارب ، دانسته ها و فرصت بهتری برای بهره گیری موثر و کامل تر از اندوخته های بشری فراهم خواهد گشت . چیزی که جزیره ای بودن زبان و یا شکل گیری ناسیونالیستی آن ، نمی تواند چنین کارکردی را ایجاد کند .
بر مبنای چنین نگاهی به مقوله زبان ، عبدالبهاء در صدد تعریفی جدید از کارکرد زبان و مشتاق سپردن نقش و وظیفه ای فراتر به آن ، از آنچه تا کنون داشته می‌باشد . قدرت و توانی جدید برای ایجاد وحدتی فراگیر . به این منظور او می خواهد محدوده عملکرد زبان را از خطوط وهمی ِ مرز ، ملیت ، نژاد فراتر برده از شکل ناسیونالیستی آن خارج و رنگی جهانی به آن بدهد و به تعبیر « مولانا » ، از « ای بسا دو ترک چون بیگانگان » عبور کرده ، به هندو و ترک همزبان برسد . (۳)
وقتی صحبت از زبان مشترک می کنیم لازم به نظر می رسد محدوده آن را نیز مشخص کنیم . زبان مشترک می تواند محدود به یک قبیله ، قوم ، شهر ، کشور ، منطقه و یا سطح جهان باشد . با وجود شرایط مختلف که در روند تکامل زیستی و اجتماعی نوع بشر وجود داشته و سبب پدیدار شدن و یا مرگ بسیاری از زبانها شده ، ما امروزه همچنان شاهد تنوع زبانی گسترده در سطح جهانی هستیم . این کلونی های کوچک و بزرگ زبان ، هر یک به نوبه خود وارث تجربیات و داشته های زیادی هستند که شاید به نحو بهینه مورد استفاده کل بشر قرار نمی گیرد و یا می توان گفت ، اشکال جزیره ایی موجود که هر یک از زبانها به خود گرفته اند ، امکان بهره گیری از این تجربیات را نمی دهد ، زیرا با مرگ هر یک از این زبان ها ، قسمتی از تجربیات جوامع نابود ، و بشریت از اندوخته خود محروم می شود .
این موضوع مورد توجه عبدالبهاء بوده ، زمانی که وی ایده ایجاد یک زبان مشترک جهانی را مطرح میکند ، بر توان ِ تاثیر گذاری زبان جهانی بر رشد و پیشرفت کل بشر تاکید دارد . از نظر وی ، تفهیم و تفاهم و یا همان رفت و برگشت داده ها و استفاده از ظرفیت فکری همه انسانها در پهنه جهانی است که می تواند ، بصورت بهینه سبب تسهیل ارتباطات انسان ها ، ازدیاد اکتشافات و اختراعات ، پیشرفت صنایع ، رونق کشاورزی و در یک تعبیر کلی ، موجب پیشرفت مدنیت و رشد جوامع انسانی شود . (۴) نقل به مضمون

زبان های فراساخته (۵)

ایجاد زبان های فراساخته در کنار زبان های طبیعی به دلیل نیازهای جدید جوامع شکل می گیرد . مدرنیزه شدن تدریجی جوامع و احساس نیاز به ساختارهای جدید و فراگیر زبان ، سبب شد افرادی به فکر تدوین زبان های تازه ای باشند که توانایی پوشش دادن تغییرات جدید را داشته باشد . یکی از موفق ترین این کوشندگان در این مسیر را می توان بنیانگذار زبانی با عنوان « اسپرانتو Esperanto » دانست ، که هدف خود را ایجاد زبانی راحت ، قابل استفاده برای عموم و کارکرد جهانی اعلام می کند .
به دلیل مهم بودن ارتباطات انسانی برای عبدالبهاء ، وی همیشه و در همه حال تاکید بر یادگیری زبان دوم و فراگیر که می تواند دامنه ارتباطات مردمی را گسترده تر کند داشته و بر پایه چنین عقیده ایی در مراکز آموزشی که توسط همفکران عبدالبهاء در ایران ایجاد می شد ، زبان رایج و قدرتمند انگلیسی که به مدد شرایط دوران مدرنیته گسترش زیادی یافته بود و امکان ارتباطات بیشتری را فراهم می کرد ، یکی از مواد اصلی تدریس در این مراکز بود .
چنین نگاهی به مقوله زبان بین المللی سبب می شد وی همواره از ایده هایی که بتوانند در حوزه زبان ، عرصه های جدیدی ایجاد نموده ، عوارضی همچون ، تعصب زبانی ، نشان هویت خاص و یا عامل تمایز بودن نداشته و دارای کارکردی وحدت آفرین باشند ، استقبال کند . نمونه چنین کارکردی ، در زبان فراساخته اسپرانتو که در اواخر قرن نوزدهم ایجاد شده بود ، دیده می شد .
بنیانگذار زبان اسپرانتو برای چرایی ایجاد چنین زبانی دلایلی را ذکر می کند که نزدیک به ایده ها و آرمان های عبدالبهاء در مورد زبان مشترک است . « لودویک زامنهوف » در مورد چرایی و چگونگی کارکرد این زبان می گوید :

« ایده‌ی درونی اسپرانتو این است: پایه‌گذاری یک زبان بی‌طرف که به شکستن موانع بین مردم کمک می‌کند و به مردم یاری می دهد تا به این ایده عادت کنند که هر یک از آن‌ها باید همسایگان خود را فقط به عنوان یک انسان و یک برادر ببینند.» (۶)

کوشش برای ایجاد جهانی که در آن موانع فهم انسانها نسبت به همدیگر برداشته شده ، افراد همدیگر را انسان ببینند و از یک خانواده ، شاید آن چیزی بود که عبدالبهاء از کارکرد زبان در عصر مدرن در ذهن داشت و قسمتی از آن را در زبان اسپرانتو می دید ، زبانی که کوشش میکند تا توزیع کننده باور به یگانگی و عامل همبستگی باشد .

وحدت زبان و جهان پیش رو

«….. اما چون وحدت لسان ( زبان) حاصل شود ، همه مشکلات ( مشکلات ارتباطی بین افراد ) حل گردد . …. در قرون ماضیه (گذشته) فی الحقیقه به خاطر نمی آمد و ممکن نبود زیرا اسباب معاشرت و ذهاب و ایاب ( رفت و آمد) اینگونه فراهم نبود ، حال وسائط نقلیه و ارتباط از هر گونه بسیار ، لهذا ترویج لسان واحد در جمیع ممالک ممکن …» (۷)

عبدالبهاء در این تحلیل موقعیت ، وحدت زبان را کلید حل مشکلات ارتباطی در جهان متکثر زبان می داند و به عواملی موثر در ایجاد زبانی واحد و جهانی در عصر جدید اشاره میکند ، عناصری که در دوران پیشامدرن وجود نداشته و یا نمی توانستند وجود داشته باشند .

  • موقعیت مناسب تاریخی حاصل از تکامل اجتماعی جوامع و فراهم شدن شرایط و موقعیت های جدید
  • پیشرفت های علمی و تغییرات حاصل از پیشرفت تکنولوژی

شاید بتوان تحلیل عبدالبهاء را اینگونه شرح داد که ، چگونگی ارتباطات در جهان ِ در حال یکپارچه شدن باید هماهنگ ِ این آهنگ یکپارچگی باشد . اقتصاد جهانی ، قوانین جهانی ، سازمان های جهانی و اتحادیه های جهانی بدون شک نیازمند یک زبان جهانی هستند که توان فراهم کردن یک ارتباط بی نقص و کامل را داشته باشد . همچنانکه حرکت به سوی جهانی شدن به معنی کم کردن فاصله ها و عبور از رفتارهای جزیره ای در عرصه های مختلف است ، زبان به عنوان مهمترین عنصر ارتباطی نمی تواند نا هماهنگ با این تغییرات و در خارج این روند قرار گیرد . عبدالبهاء معتقد است در دوران جدید ، شرایط ایجاد تحول در شکل و مدل ِ زبان فراهم و عملیاتی کردن این ایده ممکن و لازم است .

چالشها و فوائد

رسیدن به یک زبان واحد شاید مخالفان بسیاری داشته باشد ، اقناع اکثریت مردم در این مورد ساده نیست . در مسیر ایجاد یک وحدت زبانی ، موانع بزرگی می توانند وجود داشته باشند که در اینجا به چند مورد آن اشاره می شود .

  • بسیاری از افراد ممکن است به لزوم ایجاد اتحاد جهانی عقیده نداشته باشند ، آن را غیر ممکن و یا بی فایده بدانند ، در نتیجه در نبود اعتقاد به اتحاد جهانی ، ایجاد یک زبان عمومی ممکن است بی معنی به نظر برسد
  • اجرایی کردن یک زبان جهانی مستلزم تغییرات مهم و اساسی در سیستم های آموزشی ، رسانه ایی ، سیاست های دولتی و حتی هنجارهای اجتماعی است . عدم تمایل به قبول چنین تغییرات از نکات مهمی است که در مورد جهانی کردن زبان باید در نظر گرفته شود
  • گروهی از انسان ها معتقدند وجود تکنولوژی های جدید همچون اینترنت و برنامه های ترجمه همزمان ِ زبان های گوناگون که امروز با آن سروکار داریم ، می توانند مشکلات ناشی از تنوع زبانی را حل نموده و بصورت واضحی لزوم ایجاد یک زبان جهانی را به زیر سوال ببرند
  • سود جویی و قدرت طلبی حاصل از عدم ارتباط بین ملتها به دلیل گوناگونی زبان ، می تواند یکی از چالشهای پیش رو باشد . زیرا وجود چنین شرایطی ممکن است سود هایی در کوتاه مدت برای افراد و یا گرو های خاصی داشته باشد
  • حس رقابت و برتری جویی در بین زبان های مطرح و پر کاربرد دنیا ، از دیگر موانع این مسیر به حساب می آید ، زیرا هر یک از زبان های پر کاربرد خود ، داعیه جهانی بودن دارند و مایل هستند به عنوان یک زبان جهانی محسوب شوند
  • احساس خطر از این موضوع که ، وجود یک زبان جهانی سبب نابودی زبان های محلی و ملی خواهد شد ، عامل دیگری برای مقاومت در برابر جهانی شدن زبان به حساب می آید

استفاده ناسیونالیستی از زبان را می توان یکی از مهمترین و بلند ترین مانع پیش روی وحدت زبانی دانست . امروزه زبان در میان بیشتر کشورها و اقوام گوناگون نشانه هویت ملی و سمبل توان فرهنگی و همانند یک پرچم ، نشان یک ملت به حساب می آید . ترس از کم رنگ شدن این جایگاه و نقش ناسیونالیستی آن ، عامل دیگری است که می تواند شتاب حرکت به سوی وحدت زبان را کند نماید .
وجود چنین موانع و چالشهایی رسیدن به وحدت زبانی را بسیار دشوار می‌کند زیرا ، وحدت زبانی مثل هر پدیده اجتماعی مدرن و نوینی محتاج ِ یک همگرایی یکپارچه و احساس نیاز عمومی می باشد . پس برای رسیدن به چنین اجتماعی مواجه با چالش های موجود و حل آنها لازم و ضروری به نظر می رسد .
همانطور که گفته شد ، عبدالبهاء زبان واحد را یک عامل وحدت آفرین و تکمیل کننده حلقه پیشرفت و سعادت بشری می داند . زبان واحد با مدل تاثیر گذاری بر مولفه های اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی می تواند یک دگرگونی و رنسانسی در نوع جهان بینی و اندیشه انسان ها ایجاد کند که در حال حاضر تنوع زبانی موجود اجازه چنین دگرگونی را نمی دهد .

در چارچوب یک اندیشه وحدت محور ، عبدالبهاء می گوید : « … هدف کلی این است که زبان واحد سبب اتحاد خواهد شد و نبود آن می تواند سبب جنگ و درگیری شود … تا زمانی که یک زبان عمومی ایجاد و ترویج نشود ، یک ارتباط کامل و مناسب بین بشر ایجاد نخواهد شد ، زیرا عدم فهم دقیق مانع از دوستی و همراهی است …. » (۸) نقل به مضمون

در راستای چنین نظریه عبدالبهاء و اینکه زبان واحد چگونه شکل دهنده اتحاد انسانی خواهد شد بصورت خلاصه به چند مورد می توان اشاره کرد .

  • بهبود ارتباطات بین افراد ، سازمان ها و یا دولتها که می تواند زمینه های همکاری های تجاری ، بین المللی و دیپلماسی را آسان تر و مفیدتر کند
  • سبب تبادلات فرهنگی بیشتری بین ملتها می شود که این موضوع می تواند موجب انتقال و بهره گیری مناسب از داده ها در حوزه سنت ها ، هنر ، ادبیات و به صورت کلی منجر به یک تبادل فرهنگی با درصد کارایی و اثرگذاری بالا شود
  • با توجه به این موضوع که ترجمه متون و یا گفتگو ها ، علی رغم ظرفیت های بالای پیشرفت ، شاید هرگز نتواند ظرافت های خاصی که به قول عبدالبهاء در یک تفهیم و تفهٌّم وجود دارد را فراهم کند ، زبان واحد می تواند با حذف واسطه ای به نام مترجم ، غنای بیشتری به گفتگو ها و ارتباطات افراد داده و رابطه ای قوی تر را شکل دهد
  • یک ارتباط شفاف و خالی از سوء تفاهم یک مزیت عالی برای یک ارتباط دو طرفه محسوب می شود ، یک زبان واحد به ایجاد چنین شرایطی کمک کرده و یکی از موانع همدلی و دوستی را از بین خواهد برد
    عبدالبهاء می گوید ، « هر چه سبب اتحاد است ، خوب است و نافع … » (۹)
    یک زبان فراساختی در صورتی که بتواند چنین هدفی را در بر بگیرد ، از نظر عبدالبهاء تکمیل کننده پازل هفت شمعی است که می تواند به تحقق اتحاد جهانی کمک کند .

طرحی کاربردی

عبدالبهاء به عنوان یک اندیشمند عمل گرا تنها به ابراز آمال و آرزوها بسنده نمی کند ، او طرحی عملی برای فراهم کردن موقعیت ایجاد یک زبان فراساختی و بین المللی را با توجه به شرایط دوران مدرن ارائه می دهد .
بر مبنای طرح عبدالبهاء در مرحله اول ، بر پایه یک همکاری بین مراکز علمی در سطح جهان ، کلیات یک زبان فرا ساختی ایجاد شود . سپس متخصصان جوانب مختلف آن را بررسی کنند و به تایید رسمی و بین المللی برسانند. پس از پذیرش عمومی ، لازم است زبان مورد توافق به عنوان یک زبان بین المللی و مقبول همگان معرفی شود . زبان شکل گرفته حاصل از این هم اندیشی می تواند زبان دوم مردم محسوب شده و در سراسر جهان ترویج و آموزش داده شود . (۱۰)
ایده ای با چنین روند شکل گیری که از طرف عبدالبهاء پیشنهاد می شود می تواند بسیاری از موانع عدم پذیرش زبانی جهانی را پشت سر گذاشته و عوامل مخالفت را به شکل چشمگیری کاهش دهد ، زیرا :

  • زبان بین المللی ایجاد شده یک زبان خنثی و بی طرف است که متعلق به هیچ قوم ، جغرافیا و یا کشور خاصی نیست و در عین حال متعلق به همه است . این ویژگی احتمال گسترش و فراگیری آن را بیشتر خواهد کرد
  • نابود کننده زبان های محلی و یا ملی نیست زیرا ، با تاکید بر حفظ زبان های محلی ، به عنوان زبان دوم مطرح می شود
  • چون بر مبنای یک همفکری و هماهنگی جهانی ایجاد می شود ، تضمین اجراء بین المللی خواهد داشت
  • بر اساس چنین تضمینی تامین هزینه ها ، ایجاد تغییرات لازم در ساختارهای آموزشی ، رسانه ایی و هماهنگ سازی با حوزه های دیگر همچون ، تجارت ، مراکز علمی و یا سیاست می تواند به خوبی انجام گیرد
  • باور به یگانگی و تقویت احساس فهمیدن و فهماندن که حاصل چنین زبانی است می تواند سبب بهره گیری حداکثری از توان فرهنگی و علمی انسانها شده و تأثیراتی مثبت در روند تکامل اجتماعی بشر داشته و سرآغازی .برای همدلی و اتحاد بیشتر شود

تکنولوژی و زبان

گر چه پیشرفت های سریع تکنولوژی در عرصه های مختلف ، از جمله حوزه زبان قابل پیش بینی نیست ، ولی داده های موجود نشان می دهد که بهره گیری از تکنولوژی هایی همچون هوش مصنوعی و یا تراشه های مغزی می توانند انقلاب بزرگی در نحوه آموزش و بکارگیری زبان دوم ایجاد کنند ، تا جایی که نیاز به یادگیری و یا استفاده از روش های فعلی بسیار قدیمی و کهنه قلمداد شود .
با وجود چنین واقعیتی که حاصل تغییر ابزارها است و اجتناب ناپذیر ، یک اصل مهم می تواند پابرجا بماند ، رسیدن به یک مدل زبان واحد از هر روش و طریق ممکن . زبانی جهانی ، که عموم انسانها بوسیله آن بتوانند بدون واسطه با همدیگر ارتباط داشته ، یکدیگر را درک کنند و جهان خود را به واسطه چنین درک متقابلی که به دنبال خود ، همدلی ، همکاری ، صلح و اتحاد خواهد داشت ، بسازند .

« [ لازم است ] تا هر انسانی دو لسان ( زبان ) داشته باشد ، یک لسان عمومی و یک لسان وطنی . تا جمیع عالم یک وطن و یک لسان گردد ، زیرا این لسان عمومی از جمله اسباب اتحاد عالم انسانی است .» (۱۱)

یادداشت‌ها:

۱ – آنچه به نام «لوح هفت شمع وحدت » مشهور است قسمتی از نامه عبدالبهاء به یکی از دوستدارانش است . در این نامه عبدالبهاء به هفت عامل ایجاد وحدت عالم انسانی اشاره میکند . وحدت سیاسی ، وحدت آرا در امور عظیمه ،وحدت آزادی ، وحدت دینی ، وحدت وطنی ، وحدت جنس و وحدت لسان . « مکاتیب عبدالبهاء ، جلد ۱ ص ۳۵۷»
۲ – خطابات عبدالبهاء ، جلد ۳ ، ص ۹۲
۳ – ای بسا هندو و ترک همزبان …. ای بسا دو ترک چون بیگانگان – مولانا ، مثنوی معنوی ، دفتر اول ، بخش ۶۶
۴ – خطابات عبدالبهاء ، جلد ۳، ص ۹۲
۵ – (constructed language) زبانی، مانند اسپرانتو ، که به‌جای تکامل طبیعی از طریق استفاده در طول زمان ، به ‌طور مصنوعی ایجاد شده است. Oxford Dictionary
۶ – بر گرفته از سایت https://lernu.net/
۷ – خطابات عبدالبهاء ، جلد ۳ ، ص ۹۲
۸ – خطابات عبدالبهاء ، جلد ۳ ، ص ۹۴
۹ – خطابات عبدالبهاء ، جلد ۳ ، ص۹۲
۱۰ – « .. یک لسان ایجاد شود و آن را جمیع آکادمیهای عالم قبول نمایند . یعنی یک کنگره بین المللی مخصوص تشکیل دهند و از هر ملتی نمایندگان و وکلا دانا در آن جمیع حاضر گردند و صحبت و مشورت نمایند و رسماً آن لسان را قبول کنند » خطابات عبدالبهاء جلد ۲ ، ص ۱۴۹
۱۱ – خطابات عبدالبهاء ، جلد ۲ ، ص ۱۴۹

کتابشناسی:

عبدالبهاء؛ مجموعۀ خطابات حضرت عبدالبهاء، جلد دوم؛ لانگنهاین (آلمان): لجنۀ ملی نشر آثار امری به لسان‌های فارسی و عربی؛ ۱۹۲۷
عبدالبهاء ، خطابات حضرت عبدالبهاء ، جلد ۳ – ناشر : لانگنهاین – آلمان – بی تا – کتابخانه مراجع و آثار بهائی
عبدالبهاء ، مکاتیب حضرت عبدالبهاء ، جلد یک ، ناشر : موسسه ملی مطبوعات امری – ایران ، بی تا – سایت کتابخانه مراجع و آثار بهائی

ارسال دیدگاه