پویشی در موانع ایجاد صلح عمومی « ایدئولوژی ِ سخت»
الف. کشاورز
« ….. امروز اهم مسائل از مَهام ( مُهم ، بزرگ ) امور در عالم انسانی مسئله صلح عمومی است و اعظم وسیله حیات و سعادت عالم انسانی ….. لهذا صلح عمومی در این عصر نظیر آفتاب است که سبب حیات جمیع کائنات است ، پس بر هر فردی فرض واجب که در این امر عظیم بکوشد .» (۱)
صلح عمومی در نگاه عبدالبهاء ، همچون منبع تغذیه ایی عظیم برای حیات آدمی و سعادت او است . از نظر وی این عامل حیات تامین نمی شود مگر به کمک یک کنشگری عمومی و جنبشی جهانی که همه افراد در آن شرکت داشته و در جهت تامین حیات و سعادت جوامع خود اقدام کنند .
اما افراد چگونه به لزوم وجود یک صلح جهانی می رسند ؟ آنها بر مبنای چه داده های به نقطه ای می رسند که باور کنند صلح عمومی برای حیات و سعادت آدمی لازم است تا بتوانند وارد چنین کنشگری عظیمی شده و برای ایجاد آن بکوشند . در نگاه اول شاید چنین اتفاقی بدیهی به نظر برسد زیرا ، بر مبنای یک ارزیابی ساده می توان گفت ، قریب به اتفاق مردم خواهان صلح و آرامش هستند .
اما همچنان که عبدالبهاء می گوید ، « از دانستن خوبی ِ صحت ، انسان صحت نمی یابد » (۲) یعنی ، تنها شکل گیری یک آرزو ، آرمان و یا یک باور ِ هرچند خوب در فکر آدمی برای عملی شدن آن کافی نیست . از طرف دیگر شاید با این سوال مواجه شویم که ، آیا تمام افراد به موضوع صلح از دریچه ای واحد نگاه میکنند ؟ آیا همه باورمندان به صلح ، همچون عبدالبهاء نگاهی جهانی داشته و صلح را برای همه می خواهند ؟ چگونگی نگریستن به مسئله جنگ و صلح و اینکه ما چه تعریفی از آن ارائه می کنیم ، موضوع مهمی است که فکر ، باور ، جهان بینی و در یک تعریف کلاسیک ، نوع « ایدئولوژی » افراد آن را مشخص می کند .
ایدئولوژی ها نقش تعیین کننده ای در بازشناخت مناسبات و رفتارهای اجتماعی انسانها همچون چگونگی نگاه و نوع تعاملات آنها به موضوع جنگ و صلح دارند . آنها می توانند با برجسته کردن موضوعاتی ، توجه افراد را به آن سمت جلب نموده و با جهت دهی ذهن انسانها آنها را در مسیر دلخواه قرار دهند .
در موضوعات مهمی همچون مسئله جنگ و صلح ، نوع ایدئولوژی افراد میتواند ترسیم کننده چهره ای مطلوب و یا نامطلوب از آنها باشد . صلح و جنگ در نظر افراد می تواند دارای معانی و تصویرهای خاصی باشد که حاصل ایدئولوژی و یا نوع نگاه آنها است . جنگ می تواند شرافتمندانه و مقدس باشد همچنانکه ، صلح می تواند نشانه ای از ذلت و تسلیم .
حال با توجه به چنین پیش فرضهایی در این نوشتار می خواهیم نگاهی داشته باشیم به مفهوم ایدئولوژی و نقش مدلی از ایدئولوژی در فرآیند جنگ و صلح که به نظر می رسد نگاهی خاص به این مفاهیم دارد ، فرمی از ایدیولوژی که به بیان عبدالبهاء ، دچار یک خود حق پنداری مفرط است و مصداق این گفتار وی :
«… هر ملتی تقالیدی دارد گمان میکند که تقالید خودش حق است و تقالید دیگران باطل ….» (۳)
ایدئولوژی
با توجه به تعاریف متنوع ، گوناگون و گاه پیچیده از مفهوم « ایدئولوژی » که توسط صاحبنظران علوم فلسفی و اجتماعی ارائه شده ، در یک تعریف کلی از ایدئولوژی می توان گفت ، مجموعه ای از باورها و ارزش ها و عقاید که یک چارچوب مشخصی برای فهم جهان و روابط حاکم بر آن فراهم میکنند تا بر اساس آن ، افراد و گروه های اجتماعی ، چگونگی رابطه خود با مسائل اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی را تنظیم نمایند .
ایدئولوژی هایی همچون ، جهانی شدن ، لیبرالیسم ، سوسیالیسم ، سرمایه داری ، ایدئولوژی های دینی و یا فمنیسم ، از جمله ایدئولوژی های تاثیر گذار ِ حال حاضر در عرصه جهانی به حساب می آیند.
به منظور تفکیک چگونگی تاثیر گذاری ، نقش و عملکرد ایدئولوژیها ، در این نوشتار آنها در دو دسته کلی ، ایدئولوژیهای سخت و ایدئولوژیهای نرم تقسیم بندی می شوند. این تقسیم بندی بر مبنای نحوه برخورد و چگونگی موضع گیری و عملکرد ایدئولوژی ها با مسئله جنگ و صلح انجام می شود .
ایدئولوژی هایی همچون ، جهانی شدن ، لیبرالیسم ، محیط گرایی ( حفظ محیط زیست ) به دلیل اینکه می توانند به تناسب ِ حوزه تاثیر گذاری خود تاثیرات مثبتی در ساختارهای اجتماعی ایجاد کرده و در شکل گیری ِ همگرایی و همبستگی موثر باشند را می توان در گروه ایدئولوژیهای نرم قرار داد .
در مقابل ، ناسیونالیسم افراطی ، افراط گرایی دینی ، ایدئولوژیهای سیاسی همچون فاشیسم و یا اقتصادی مانند کمونیسم را می توان در دسته ایدئولوژی های سخت قرار داد . کارکرد ایدئولوژی های سخت و ساختارهایی که در جامعه ایجاد میکنند ، عموماً بر خلاف روند یکپارچگی و انسجام اجتماعی در جوامع است . زیرا بصورت کلی اندیشه هایی را بسط می دهند که فاقد انعطاف پذیری بوده ، نگاهی مطلق گرا داشته و تعارض با دیگران را نشانه هویت خود می داند .
در اینجا لازم به نظر می رسد این موضوع را در نظر داشته باشیم که ، گر چه همپوشانی هایی در نحوه عملکرد ِ ایدئولوژی » و « تعصب » ممکن است وجود داشته باشد ، ولی این دو مفهوم می توانند دارای تعریف و عملکرد متفاوت باشند . همانطور که عنوان شد ، ایدئولوژی ها جدای از سخت یا نرم بودن ، یک سیستم اعتقادی تئوریزه شده دارای چارچوب های منسجم هستند که سعی در تفسیر جهان و ارائه راه حل هایی برای بهبود و یا تغییر شرایط دارند . اما ، تعصب در واقع یک اعتقاد از پیش تعیین شده ، به دور از منطق عقلانی و بر اساس باورهای کلیشه ای مبتنی بر اطلاعات نادرست ، تبعیض آمیز و نگاه مغرضانه در حوزه های نژادی، دینی و اجتماعی است که فاقد انسجام تئوریک و ساختار مشخص است . البته این دو در نقاطی میتوانند به هم برسند ، زمانی که ایدئولوژیها دارای خصوصیاتی همچون ، عدم انعطاف پذیری ، انحصارگرایی و یا عدم تحمل و تساهل می شوند ، شباهت بسیاری با تعصب و روش عملکرد آن پیدا میکنند .
ایدئولوژی های سخت
ایدئولوژی های سخت ، ضمن دارا بودن ویژگیهای کلی یک ایدئولوژی ، دارای خصوصیات خاصی همچون مطلق گرایی و غیر قابل انعطاف پذیر بودن هستند . اما آنها چه مفاهیمی را رواج داده و چگونه از ایجاد وحدت فکری و انسجام اجتماعی جلوگیری می کنند ؟
- به دلیل ساختار وجودی خود ، شانس و یا میل کمتری برای ترکیب با دیگران دارند . آنها با قطبی سازی و ایجاد دوگانه « ما » و « آنها » باعث ایجاد شکاف و تعارضات اجتماعی می شوند .
- در بیشتر مواقع انسان هایی که بر مبنای تقسیم بندی ایدئولوژیک « آنها » و یا « دیگران » نامیده می شوند ، در یک جنگ عقیدتی می توانند دشمن محسوب شده و اِعمال خشونت علیه آنها توجیه پذیر باشد .
- بصورت طبیعی در مقابل ایجاد تغییرات و یا روشهای تساهل و مصالحه مقاومت نموده و در بیشتر موارد برای حل اختلافات از روش های غیر گفتگو و مذاکره استفاده می کنند .
- ایدئولوژیهای سخت به دلیل عدم باور به حقانیت دیگران و حق حیات فکری آنها ، تفسیر خود از جهان را حق ِ مطلق دانسته و کوشش دارند این فکر حق را در جامعه مستولی نمایند . برای رسیدن به این مقصد ، آنها حاضر به بهره گیری از روش های خشونت آمیز و ایجاد فضای نفرت و ساختن دوگانه ، خیر و شر در جامعه هستند .
از جمله مدل هایی از ایدئولوژی که در این زمان نمود بیشتری در جوامع داشته و در حال ایجاد چالش های بزرگی برای بشریت است ، ایدئولوژی سخت دینی است .
در کنار ایدئولوژی های سختی همچون « فاشیسم » که بر برتری نژادی تکیه دارد و یا « کمونیسم » که بطور دائم یک جهان دو قطبی را ترسیم و تقویت میکند ، ایدئولوژی سخت دینی به دلیل گستردگی حضور و نفوذ در لایه های گوناگون طبقات اجتماعی ، شاید یکی از بارزترین ، آشکارترین و تاثیرگذار ترین مدل ایدئولوژی باشد که می تواند موانع زیادی در به ثمر نشستن کوشش ِ کوشندگان مسیر صلح و اتحاد ایجاد کند .
همانطور که گفته شد ، ایدئولوژی مجموعه ای از باورها و ارزش ها و عقاید است که یک چارچوب مشخصی برای فهم جهان و روابط حاکم بر آن فراهم میکند. ایدئولوژی دینی نیز سعی دارد تفسیری از چرایی و چگونگی جهان و نحوه رابطه انسان با آن را را ارائه دهد . اما در زمانی که به خودشیفتگی افراطی میرسد ، مطلق گرا شده ، خود را یگانه نماینده خدا ، متصل به او و دارنده برترین فکر می داند ، شیوه عملکرد آن نیز تغییر می کند . دیگر برای افکار و یا باورهای متفاوت ، ارزش و شانسی برای حضور در پهنه اجتماع قائل نمی شود ، تبدیل به یک ضد ارزش می شود که مرکز تمام ارزشها را در خود می بیند . به دلیل این خود شیفتگی و برتری جویی نه تنها تن به همگرایی با دیگران نمی دهد ، بلکه سعی دارد با استفاده از ابزارهای گوناگون دیگران را به انقیاد خود درآورده ویا از صحنه اجتماع حذف کند . بر پایه چنین باور هایی جنگ ، کشتار و ایجاد نفرت زمانی امری مقدس می شوند که نتیجه آنها سبب تقویت و سلطه سیستم ایجاد شده از ایدئولوژی سخت دینی شود ، نتیجه ایی که با استقبال از صلح دوستی نمی توان به آن دست یافت .
البته ، ایدئولوژی های سخت دینی به طور مطلق مخالف اتحاد و همبستگی نیستند . آنها در ادامه همان خودشیفتگی ، تنها به همگرایی درونی اعتقاد دارند . آنها همواره میتوانند خواستار اتحاد و همدلی باشند اما ، تنها در میان خود و یا با خود . آنها خواهان صلح و دوستی هستند اما ، تنها برای باورمندان به خود . در مقابل ، آنها برای دیگران ، اختلاف ، هرج و مرج ، جنگ ، ویرانی و مرگ آرزو دارند ، چون انسانهای خارج از حدودی که ايدئولوژی سخت دینی تعریف میکند ، «دیگران » هستند و باید از هم گسسته و ضعیف باشند زیرا ، از هم گسستگی و ضعف « دیگران » یعنی پیروزی و موفقیت آنها .
ابزارها و روش عمل
ایدئولوژی های سخت و ضد وحدت همچون « فاشیسم » ، « ناسیونالیسم افراطی » و « مذهبی » از ابزارهایی جهت بسط و گسترش اندیشه های خود استفاده میکنند که شناخت آنها میتواند در جهت خنثی سازی تاثیرات منفی آنها کمک کننده باشد .
با توجه به اینکه بسیاری از این ابزار ها به دلیل برخاستن از ذات و ماهیّت مطلق گرای ِ مشترک آنها شبیه به هم هستند ، پرداختن به ویژگیهای هریک می تواند نمایی کلی از نحوه عملکرد ِ دیگر ایدئولوژی های سخت را نشان دهد . در اینجا سعی می شود اشاره ایی داشته باشیم به تعدادی از روش ِ عملکرد ایدئولوژی سخت دینی و ابزارهایی که مورد استفاده قرار می دهد .
- صاحبان و باورمندان ایدئولوژی های سخت مذهبی در صورتی که دارای قدرت سیاسی باشند ، با استفاده از ابزار هایی همچون ، قانون و یا شرع ، ایده ها و آرمان های خود را قانونی و سیستماتیک می کنند .
- با پرورش و گسترش تعصب فکری ، تقلید و گریز از عقلانیت و ایجاد فشارهای اجتماعی و روحی همچون ، ایجاد حس گناه و شرمساری در افراد ، کنترل رفتاری آنها را در دست می گیرند .
- با گسترش آموزش های یک سویه و سوگیرانه در مدارس و دیگر مراکز آموزشی و همچنین ایجاد محدودیت در رسانه های اجتماعی و کنترل آنها ، اقدام به تغییر ذائقه فکری افراد می کنند .
- با دوقطبی سازی همچون باورمندان و غیر باورمندان و یا بهره گیری شدید از خشونت علیه دیدگاه های مخالف ، مانع از نزدیگی و همگرایی افراد و شکل گیری خواست های متناسب با دنیای مدرن همچون ، اعتقاد به همزیستی مسالمت آمیز ، وحدت گرایی و یا ایجاد نهادها و ساختارهایی که به انسجام اجتماعی کمک کنند ، می شوند .
- آنها همچنین با سوء استفاده از احساسات انسان دوستانه و یا معنوی افراد و با ایجاد جبهه حق و باطل وهمی ، اجرایی کردن روش های خود را تحقق حق و خواست الهی معرفی کرده ، به ترویج آرمانی به ظاهر خیرخواهانه ولی تک بعدی و ضد وحدت می پردازند .
نشانه های زیادی از وجود چنین ایدئولوژی هایی در مقاطع گوناگون تاریخی و در نقاط مختلف دنیا قابل مثال زدن هستند . از سلطه ایدئولوژی کائنان و موبدان در گذشته دور ، تا دوران تاریک قرون وسطی و یا در قرن بیست ویکم که همچنان یکی از ارکان مهم نفرت پراکنی در جهان به حساب می آیند . حضور پر رنگ و پرشمار آنها گاه به صورت یک ایدئولوژی گروهی ، قومی و گاه در قامت ِ اساس حکمرانی و سیاست ورزی در یک کشور ، شرایط زندگی انسان ها را تحت تاثیر قرار داده است .
وجود جنگهای مستمر در نقاط زیادی از جهان ، نشان از سلطه و توفیق ایدئولوژی های سخت دینی در تحمیل نظرات خود بر رفتارهای اجتماعی انسان ها دارد . جنگهایی که اگر به دقت مورد بررسی قرار گیرد ، قریب به اتفاق آن حاصل نوع و مدلی از نگاه حق پندار ، مطلق گرا و خودشیفته دینی است که با استفاده از جهل و احساسات تعداد کثیری از مردم ، نوع و مدل جهان بینی خود را در جهان گسترش می دهد .
نمونه ایی بارز از یک ایدئولوژی سخت مذهبی که توفیق در دست داشتن قدرت حکمرانی را نیز دارد ، در کشور ایران قابل مشاهده است . این ایدئولوژی مذهبی حاکم بر کشور ، در طول چند دهه قدرت گیری خود ، با نفی ارزشها و حقوق دیگران ، همواره سازی نا کوک و خارج از هارمونی جامعه جهانی نواخته ، واگرایی ، دیگر هراسی و افتراق را تشویق و مسیر های همگرایی و دوستی را مسدود کرده است .
چنین ایده ایی در این چند دهه با ایجاد دوگانه « ما » و « دیگران » در قالب های مذهبی همچون ، شیعه و سنی ، مومن و کافر ، اقلیت و اکثریت دینی ، فرقه ضاله و مومنان واقع ایی ، دگر اندیش و رسمی اندیش ، نه تنها موجبات انشقاق و جدایی در داخل مرزهای کشور را فراهم کرده ، بلکه با انتقال چنین آرمان هایی به خارج از کشور و مناطق دیگر ، مصرانه به دنبال ایجاد تفرقه ، بی ثباتی ، فضای عدم اعتماد و جدایی بین ملتها است . چنین ایدئولوژی کوشش دارد تا در ذهن انسانها وفاق و دوستی معنی پیدا نکند . به این دلیل مصرانه بر باورمند خود القا میکند که ، دیگران دشمن تو هستند ، باید همیشه آماده مقابله با آنها باشی و از همه ابزارها برای تضعیف و یا ضربه زدن به آنها استفاده کنی ، چون معیار حق تو هستی و رسالت تو گستردن این ایدئولوژی ِ حق در جهان است . بر پایه ایجاد چنین جهان بینی در افراد ، رفتارهای سیاسی ، اقتصادی و تعاملات اجتماعی آنها را شکل داده و روابط روزمره بین افراد را تحت تاثیر قرار می دهد .
نتیجه عینی سلطه یک ایدئولوژی سخت را در کشور ایران می توان به روشنی دید ، جدایی رو به افزایش در بین مردم ، گسترش بی عدالتی ، عدم همدلی ، پرخاشگری ، درگیریهای قومی و عقیدتی ، فقر و نابرابری های اجتماعی ، تقویت اندیشه خود حق بینی ، دگر اندیش ستیزی و ….. از جمله ثمرات سلطه ایدئولوژی سخت دینی در داخل کشور است ، که با گذشت زمان ، سبب گسست های اجتماعی بزرگتری در جامعه خواهد شد .
این ایدئولوژی سخت مذهبی که دارای قدرت سیاسی نیز هست ، به رفتار های مطلق گرا در داخل اکتفا نمیکند . در پیش گرفتن رفتارهای پرخاش گرانه و خصمانه با کشور های دیگر برای هماهنگ کردن آنها با آرمان های خود ، خواستن مرگ و نیستی برای آنها ، تشویق به جنگ و در گیری در بین ملت های منطقه ، دور کردن کشورها از گفتگو و مصالحه ، شاید کف ِ اقدامات آنها باشد . این رویکردها نشان می دهد که یک ایدئولوژی سخت دینی چگونه میتواند با قدرت تمام مانع از نزدیکی افراد ، گروهها و ملل مختلف پیرامون یک موضوع انسانی و همگانی همچون صلح جهانی شود .
به دلیل چنین کارکردی است که گفته می شود ، ایدئولوژیهای سخت اگر در زمان هایی نتواند بنابر دلائلی ایجاد جنگ نماید ، با فراهم کردن زمینه های اختلافات و درگیری در جامعه بر مبنای دوگانه ، « ما » و « آنها » ، از شکل گیری پیوستگی های اجتماعی جلوگیری کرده ، راه های همکاری ، همدلی ، دوستی و صلح را بسته و جامعه را در حالت آماده برای جنگ نگه می دارند . شاید به دلیل چنین تاثیر گذاری است که گفته می شود ، نبود جنگ به معنی رسیدن به صلح و یا حرکت به سمت آن نیست .
طرحی جهانی
تجارب تاریخی و اتفاقات میدانی ، هیچ نشان خوشی از رواج و سلطه ایدئولوژی های سخت دینی را به ما نمی دهد . جنگ ، ویرانی ، تکثیر جهالت و گسست های اجتماعی تنها حاصل وجود چنین استبداد فکری است . به نظر می رسد ، جهان برای عبور از شرایط استیلای اندیشه جنگ و فراهم آوردن موقعیت ِ اندیشیدن به صلح ، در مرحله اول نیاز به کنار زدن سلطه ایدئولوژی های سخت ِ مطلق گرا و ضد وحدت دارد .
آنچه از عبدالبهاء در مورد آرمانها ، آرزوها و روشمندی وی برای رسیدن به صلح عمومی میدانیم را می توان بسیار فراتر از قالب یک ایدئولوژی ِ تعریف شده ِ محدود در نظر گرفت . نمایه دیدگاه های عبدالبهاء نوعی جهان گرایی ، فرا ملیت گرایی و یا فرا ایدئولوژی را به ما معرفی میکند که بسیار فراخ تر از چارچوب های محلی ، نژادی و یا جنسیتی ، در تقابل کامل با ایدئولوژی های سخت قرار می گیرند و یک پارادایم جهانی را در نظر دارند .
دیدگاه های وی دارای بن مایه فرا جناحی ، فرا گروهی و دارای اهدافی گسترده برای بهبود وضعیت کل جهان و تامین خیر عموم است ، محدود به گروه ، نژاد ، جنسیت و دین خاصی نیست . با این وجود اگر بخواهیم این افکار و اندیشه ها را در قالب یک تعریف معمول از ایدئولوژی بگنجانیم ، به مدلی از ایدئولوژی نرم با ویژگیهای خاص و منحصر به فرد خواهیم رسید که بکارگیری اصول آن می تواند به جهان ِ امروز در جهت همگرایی و همبستگی کمک کرده ، بستر ذهنی انسانها را برای ایجاد ساختارهای متناسب با این همگرایی آماده نموده و نوید بهبود شرایط را داشته باشد .
این ایدئولوژی و جهان بینی حاصل از آن ،
« به دنبال حقیقت است ، حقیقتی که تعلق به اندیشه ای خاص ندارد ، خود را مطلق نمی داند ، حق را در میان دستان همه می بیند . در صدد تحمیل عقیده و یا نظر خود نیست ، تکثر گرایی را باور و لازم می داند . برای خیر عموم کوشش می کند . آهنگ یگانگی دارد ، از هیچ ملتی متنفر نیست و آرمان بزرگش ، استقرار صلح و اتحاد در کل پهنه گیتی است . این ایدئولوژی ، برپایی صلح عمومی را مهمترین وظیفه انسان و هدف کنشگری او می داند ، زیرا حیات کل جهان را مرهون وجود صلح می داند . » ( نقل به مضمون) (۴)
تقویت و گسترش چنین پارادایمی که حاصل جهان بینی عبدالبهاء است ، به دلیل ارائه راه کارهای عمومی و غیر وابسته به گروه ، نژاد و یا باور خاص ، می تواند یک نمونه بسیار عالی و یک تعریفی جدید با دامنه ای وسیع تر برای ایدئولوژی نرم باشد . حضور چنین جهان بینی و عملیاتی شدن آن در جامعه می تواند فضا را برای به ثمر نشستن ِ کوشش های اجتماعی دیگر همچون ، آموزش عمومی ، برابری های اقتصادی ، حقوق بشر ، ایجاد مکانیسم های جدید برای حل اختلافات ، گسترش توسعه پایدار و یا تقویت همکاری های بین المللی مهیا نموده ، تاثیرات موانع ای همچون ایدئولوژیهای سخت که در مقابل جریان صلح جهانی قرار دارند را کم رنگ کرده ، سبب بیداری و شناخت بیشتر انسانهایی شود که همچنان به دلیل عدم آگاهی و شناخت از ماهیت چنین ایدئولوژی هایی خواسته یا ناخواسته به ابزار تحکیم قدرت آنها تبدیل شده اند.
تضعیف و کم تاثیر کردن ِ ایدئولوژی های سخت که راز ماندن خود را در جهل ، تفرقه و جدایی ملل می بینند میتواند چشم انداز روشن و امیدوار کننده ایی برای نزدیکی بیشتر مردم و رایج شدن گفتمان صلح در جهان باشد . در واقع نمود و حاصل رشد اندیشه صلح ، آنچنان که عبدالبهاء به ما می گوید یک کنش اجتماعی گسترده است که کل جهان را در بر می گیرد .
« … صلح [ یعنی ] ، تعاون و تعاضد بین ملل در این جهان …. » (۵)
یادداشتها:
۱ – من مکاتیب عبدالبهاء ، شماره ۱ ، ص ۲۱۸
۲ – خطابات عبدالبهاء ، جلد ۲ ، ص ۱۰۰
۳ – خطابات عبدالبهاء ، جلد ۱ ، ص ۱۴۰
۴ – برداشتی از سخنان عبدالبهاء ، با بهره گیری از ، خطابات عبدالبهاء ، جلد ۱ ، صص ۱۴۲-۱۴۱ و من مکاتیب عبدالبهاء ، شماره ۱ ، ص ۲۱۸
۵ – من مکاتیب عبدالبهاء ، شماره ۱ ، ص۲۱۱
کتابشناسی:
عبدالبهاء ؛ مجموعۀ خطابات حضرت عبدالبهاء، جلد دوم؛ لانگنهاین (آلمان): لجنۀ ملی نشر آثار امری به لسانهای فارسی و عربی؛ ۱۹۲۷
– عبدالبهاء ، مجموعه خطابات حضرت عبدالبهاء – جلد اول – لانگنهاین ( آلمان ) لجنه ملی نشر آثار امری به لسانهای فارسی و عربی ۱۹۲۱
– عبدالبهاء ، من مکاتیب حضرت عبدالبهاء – شماره ۱ – ناشر : دارالنشر البهائیه فی البرزیل ، بی تا
تازه ها
جاناتان منون
بهیه نخجوانی
جاناتان منون
جاناتان منون
موژان مؤمن