معرّفی «لوح تنزیه و تقدیس» (لوح دُخان)
پاکیزگی جسمانی و پاکی روحانی و اخلاقی ازجمله معیارهای مشترک ادیان است که در هر دورۀ تاریخی متناسب با مرحلۀ پیشرفت فرهنگی بشر به آن پرداخته شده است. هر دینی متناسب با مقتضیات زمان و مکان ظهور خود به این دو جنبه، توجّه کرده است. بخش جسمانی، بیشتر در معرض تغییر و تحوّل در طول تاریخ بوده است؛ چراکه وضعیت نیازهای جسمانی بشر و امکانات در دسترس او متناسب با پیشرفتها و تحوّلات دانش و فناوری، بیشتر دستخوش تغییر شده است. آیین بهائی نیز در ادامۀ همین سنّت به نظافت جسمانی و تنزیه و تقدیس اخلاقی تأکید فراوان دارد. عبدالبهاء در همین نامه مینویسد: «نظافت ظاهره هرچند امری است جسمانی و لکن تأثیر شدید در روحانیات دارد.»۱
عبدالبهاء در این نامۀ عمومی خطاب به بهائیان از اهمّیّت همین موضوع، سخن گفته است. وی با استشهاد به کتب مقدّس ادیان مسیحی و اسلام و تأویل مفهوم «آب» در این متون به جایگاه این تعلیم اساسی نگاهی نو انداخته است: «پس واضح شد که تعالیم الهیه، فیض آسمانی است و باران رحمت الهی و سبب طهارت قلوب انسانی.»۲
وی آثار تنزیه و تقدیس را در عالم انسانی برمیشمارد و تأثیر روحانی مراعات بهداشت و نظافت جسمانی را همچون تأثیر موسیقی بر روح انسان میداند. در حقیقت برای اثبات تأثیر امر جسمانی بر روح انسان، شاهدی میآورد که مادّهانگاران نتوانند این رابطه را انکار نمایند. عبدالبهاء حکمت حرمت و ناپسندشمردن خوردن و نوشیدن و استعمال برخی مواد را همین جنبههای بهداشتی میداند. او از همینجا به آثار سوء استعمال دخانیات بر بدن انسان میپردازد. این نامۀ عبدالبهاء نمونهای از نشان دادن توافق دین با علم و عقل است. عبدالبهاء حتّی برای توضیح حکمت یک حکم دینی نیز به استدلال علمی روی میآورد و از پیروان آن دین نمیخواهد که صرفاً برمبنای تعبّد از احکام دینی اطاعت کنند؛ هرچند که اصل تعبّد اقتضا مینماید که اگر حکمت و فایدۀ اجرای احکام الهی را هم ندانستیم به آنها عمل نماییم.
عبدالبهاء دربارۀ سابقۀ حرمت استعمال دخانیات در احکام دیانت بابی میگوید و اینکه چه عواملی باعث شد اجرای این حکم بهطور کامل محقّق نگردد. در احکام بهاءالله نیز این حرمت به کراهت و مذموم دانستن، تغییر یافت. بااینحال عبدالبهاء از بهائیان میخواهد که با توجّه به آسیبهای مختلف بهداشتی دخانیات بر فرد و جامعه، از استعمال آن بپرهیزند. وی مصرف افیون و مواد مخدّر را زیانبخشتر و ازنظر دیانت بهائی حرام میداند و مینویسد: «دیگر نتوان مضرّتی اعظم از این تصوّر نمود. خوشا به حال نفوسی که نام تریاک بر زبان نرانند تا چه رسد به استعمال آن.»۳ وی از بهائیان میخواهد که رفتارشان در برابر معتادان به موادّ مخدّر، با «جبر و عُنف و زجر و قهر»۴ همراه نباشد.
سپس مناجاتی برای طلب تنزیه و تقدیس میآورد که شخص از خداوند میخواهد:
«از هر آلودگی پاکی و آزادگی عطا کن. از ارتکاب هر مکروه نجات ده و از قیود هر عادت، رهایی بخش تا پاک و آزاد باشند و طیبوطاهر گردند.»۵
عبدالبهاء ترک دخان و افیون را «سبب صحّت و قوّت و وسعت ادراک و شدّت ذکاء و قوّت اجسام»۶ انسان میداند. امروزه نیز علم پزشکی همین نتایج را گرفته است درحالیکه میدانیم این دو بلای خانمانسوز چه عوارض شومی در سلامت و بهداشت فردی و اجتماعی و نابسامانیهای اجتماعی و زیانهای اقتصادی به دنبال دارد. وی از جامعهای یاد میکند که اعضای آن اصلاً دخانیات، مشروبات الکلی و مواد مخدّر مصرف نمیکنند و «عموم افراد آن طایفه بر عموم افراد سایر طوایف ازهرجهت متفوّقاند.»۷
در پایان این نامۀ کوتاه ولی مهم، از مخاطبان خود میخواهد که با ترک این عادات زیانآور «در طهارت و نظافت و لطافت و حفظ صحّت، سر خیلِ عاقلان و در آزادگی و فرزانگی و حکم بر نفس و هوی سَرور پاکان و آزادگان و عاقلان»۸ گردند.
برای مطالعۀ این نامۀ عبدالبهاء به نشانی و یا فایل ذیل مراجعه کنید:
مکاتیب عبدالبهاء، جلد اوّل؛ طهران: مؤسّسۀ ملی مطبوعات امری؛ بیتا؛ صص ۳۳۰-۳۲۴.
یادداشتها:
۱ – مکاتیب عبدالبهاء، جلد اوّل؛ طهران: مؤسّسۀ ملی مطبوعات امری؛ بیتا؛ ص ۳۲۵.
۲ – همانجا.
۳ – همان؛ ص ۳۲۹.
۴ – همانجا.
۵ – همانجا.
۶ – همانجا.
۷ – همان؛ ص ۳۳۰. احتمالاً منظور عبدالبهاء گروه مذهبی و فرهنگی مورمونهاست که برای اعضای خود استفاده از مشروبات الکلی، چای، تنباکو، قهوه و دیگر مواد اعتیادآور را نهی میکند. این گروه شاخهای از دیانت مسیحی است.
۸ – همانجا.
تازه ها
آنابل نایت
آنابل نایت
جاناتان منون
جاناتان منون
مینا یزدانی